F. Murray Abraham .......... Antonio Salieri
Tom Hulce ....................... Wolfgang Amadeus Mozart
Elizabeth Berridge ............ Constanze Mozart
Roy Dotrice ...................... Leopold Mozart
كارگردان: ميلوش فورمن/ نويسنده: پيتر شفر/ بازيگران: اف. موري آبراهام (ساليري)، تام هالس (ولفگانگ آمادئوس موتزارت)، اليزابت بريج (استنزي)، روي دوترايس (لئوپارد موتزارت)/ ميكس و تنظيم موسيقي: سر نويل مارينر/انتخاب بازيگر: ماري گلدبرگ، مگي كارتير/ تدوين: نينا دانويك، مايكل چاندلر/ فيلمبردار: ميروسلاو اوندريكك/ تهيه كننده: سول زنيتس/ رنگي، محصول امريكا، 160 دقيقه (180 دقيقه نسخه كارگردان)/ برنده 8 جايزه اسكار، 32 جايزه و 13 نامزدي ديگرTom Hulce ....................... Wolfgang Amadeus Mozart
Elizabeth Berridge ............ Constanze Mozart
Roy Dotrice ...................... Leopold Mozart
شرح ماجرا
شروع فیلم با یک قطعه کوتاه موسیقی است. و نمایی از یک کالسکه، تصاویری از برف و یخ و کوچه های پیچ در پیچ. ناگهان فریادهای کوتا "موتزارت موتزارت" "سالیاری" به گوش میرسد. "سالیاری" در حالی که فریاد میزند و اعتراف میکند که "موتزارت" را کشته توسط خدمه اش خونین و مالین پیدا میشود. "سالیاری" خودکشی کرده است و توسط خدمه اش به یک بیمارستان که در واقع یک آسایش گاه روانی وحشتناک است برده میشود.
در صحنه بعد کشیشی به آسایشگاه روانی وارد میشود و به پیش "سالیاری" میرود. در ابتدا "سالیاری" قصد دیدن کشیش را ندارد اما بعد نظرش عوش میشود.
"سالیاری" قطعاتی از آهنگهایی که در دوران جوانی و شهرت خود ساخته برای کشیش مینوازد. اما کشیش هیچ کدام از آنها را نمیشناسد و آنگاه "سالیاری" قطعه ای از "موتزارت" را مینوازد و کشیش فورا آنرا ادامه میدهد.
از اینجا فیلم وارد مرحله دیگری میشود کشیش از "سالیاری" میخواهد که...
بعد از فيلم به ياد ماندني «پرواز بر فراز آشيانه فاخته» (اين فيلم در ايران با نام ديوانه از قفس پريد به نمايش در آمد) كه فيلمساز اهل چكسلواكي بنام ميلوش فورمن آن را جلوي دوربين برد، «آمادئوس» دومين قله كارنامه او به شمار ميرود. فيلمي روان با داستاني جذاب كه ده سال آخر زندگي ولفگانگ آمادئوس موتزارت را به تصوير كشيده است. فيلمي كه برخلاف همپايههايش در ژانر بيوگرافي خوشساخت از كار در آمد و عموم منتقدين و سينماروهاي غيرحرفهاي را به تحسين واداشت. روايتي كه هرچند برچسب حكايت تاريخ را بر جبين زده بود مختص همه قرون و اعصار است، فيلمي كه اگرچه تنها بر بال موسيقي سوار است به هنر خاصي اختصاص نمييابد، داستاني كه اگر شرح زندگي هنرمندان دورهاي از تاريخ اتريش است ويژه زندگينامه هنرمندان نيست و در انتها، فيلمي كه يك انسان را شرح ميدهد. انساني كه قهرمان نيست و تنها مائده او استعداد درخشاني است كه تحسين و حسادت اطرافيان را بر ميانگيزد. مائدهاي كه بستر ساخت فيلم و كانون توجه شخصي نكتهسنج و حساس در پشت دوربين، به نام ميلوش فورمن ميگردد و چنان انسان را از كيفيت انسان بودن آگاه ميكند كه بياختيار لب به بهت ميگشاييم و انگشت حيرت بر دهان ميگزيم.
آنچه سرآمد سينماي فورمن است توجه به خصوص به ماهيت و سرشت افعال انساني است. در سينماي او، نجات افراد و ختم غائلهها اهميت ندارد، آنچه مهم است كيفيت نگرش آدمهاي خلق شده توسط اوست. آدمهايي كه ما به ازاي بيروني دارند و در خارج از ذهن وجود خارجي مييابند. انسانهايي كه او ميآفريند تمايل به برونريزي داشته و خود را محبوس نميكنند. غايت آمال ايشان زندگي با روالي معمولي و در قالب كليشه است و نميتوان از آنها انتظار افكار يا اعمال خارقالعاده داشت هر چند كه با ظرافت تمام، هر تصميمي كه ميگيرند يك اتفاق محسوب ميشود و در حوزه زيباييشناسي ميتوان نرمالترين فعل قهرمانان فورمن را «اتفاق نمايشي» نامگذاري كرد و آن را در قالب يك فيلم نامه تكرار نشدني گنجاند. سينماي او سهل و ممتنع است و مكاشفتي در رفتار انساني را طلب ميكند، رفتاري كه توسط جامعه، عرف، فرهنگ، ماديات و حتي دولت تعريف و بازنگري ميگردد. جامعهشناسي فورمن با توجه به محوريت انسان و هنجارهاي او با محيط پيرامونش ساختار سينماي او را تشكيل ميدهد. اين ساختار چارچوب سه فيلم مهم او يعني پرواز بر فراز آشيانه فاخته، آمادئوس و مردي روي ماه را تشكيل ميدهد. نگاه او به انسان بدون نگاه او به محيطش عبث به نظر ميرسد و هرآنچه شخصيتهاي او انجام ميدهند انعكاس رفتارهاي بيروني است و اين مطلب داستانهاي او را در حوزه روانشناسي نيز پراهميت جلوه ميدهد.
آمادئوس اما ويژگيهاي ديگري نيز دارد. تقابل انسان و مذهب يكي از ستونهاي اساسي تشكيل دهنده ساختمان فيلم است. مردي كه به شدت مذهبي است و از رعايت كوچكترين احكام و موازين الهي سرباز نميزند و از پرهيزكاري به عدم تعادل و ياس ديني و در نهايت تخليه ايمان ميرسد و مسيح را براي بار دوم به صليب ميكشد، و تمام ادله اين روند خطي و بيمارگونه در فيلم به تصوير كشيده ميشود. انداختن مجسمه مسيح در آتش، تعارضي است كه روح با موازين طبيعت انجام ميدهد و استعارهايست از سوختن روحيه مذهبي ساليري در آتش گداخته از حسرت، ناكامي و حسادت. ساليري نماينده همه آدمهايي است كه رشك و حسد را جايگزين تدبير مينمايند و از اين حيث بر زندگي آرام خويش خط بطلان ميكشند. حسادتي كه نه تنها مذهب نميتواند از رشد بيرويه و سرطاني آن جلوگيري كند بلكه آن را تبديل به بزرگترين ستيزه دروني با نگرش الهي مينمايد و با ظرافتي قابل توجه عدم توانايي چنين نگرشي را در مقابل مسخ رفتار انساني كه از روي غريزه و طبيعت برميخيزد را نمايان ميسازد. در اين نگاه ديالكتيكي ستيزه چيزي نيست جز خواستههاي انسان كه توسط دينباوري سركوب ميگردد و از انسان هيولايي دهشتناك ميآفريند. دين به عنوان مايه انسانساز در تقابل با طبيعت سرمايه توحش ميگردد و اين آن زماني است كه آتش مسيح مصلوب را ميسوزاند و در خود فرو ميخورد. اين ساليري است كه به جاي مسيح مصلوب ميشود و راهي جز ديوانگي و جنون پيش روي نميبيند. جنوني كه در ذات انسان وجود دارد و تنها براي احراز آن مساعد سازي شرايط كه غالباً به دست انسانهاي ديگر انجام ميگيرد كافي به نظر ميرسد. بيايماني ساليري در انتهاي ماجرا عدم قدرت علوم الهي را براي توضيح فرايند رفتاري و اجتماعي انسان در قبال انسانهاي ديگر فرياد ميكند.
موتزارت از سوي ديگر، در طرف مقابل ساليري قرار دارد. مهم نيست كه او يك هنرمند است، اهميتي ندارد كه استعداد شگرف او مايه تحسين ديگران است و باز اهميتي ندارد كه او شهره وين سرآمد هنر و به ويژه هنر موسيقي در اروپاي آن دوران است. آنچه مهم است، انسان بودن اوست، كسي كه از گناه عار ندارد، زنباره است و خوشگذارني و شيطنت مهمترين ايدههاي اوست. اما آنچه نقطه عطف و محل توجه و كانون عنايت فيلمساز است فعلي است كه خدا انجام ميدهد، استعداد را از ساليري با ايمان دريغ ميكند و آن را در اختيار موتزارت شيطانصفت قرار ميدهد. پارادوكسي كه در اينجا شكل ميگيرد آغاز كننده عصيان ساليري و خودنگري موتزارت ميگردد و باعث ميشود كه رازهاي خلقت براي آدمها بيشتر سر به مهر و باز نشدني باشند و حكمت الهي را بيشتر مورد توجه و اعتنا و يا از سوي ديگر ستيزهجويي و كينه قرار بدهد. فيلم داستان زندگي يك هنرمند نيست، بلكه روايتي مرعوب كننده از كيفيت ارتباط مثلث خدا، مذهب و انسان است. اين مثلث كه از ابتداي ظهور انسان بر زمين شكل گرفته است در نظر ساليري خدا را قهار، مذهب را بيريشه و انسان را جدا افتاده و معلول تصوير ميكند.
ساليري به عنوان كسي كه موتزارت را در عين تحسين مورد حسادت خود قرار ميدهد در فرايندي قرار ميگيرد كه تنها نگهداري ايمان باعث توقف آن و بهبود اوضاع رواني او ميگردد. حسادتي كه باعث بروز رفتارهاي خصمانه ميشود و از تحقير استنزي همسر موتزارت گرفته تا كارشكني و بياعتبار كردن موتزارت در دربار را انجام ميدهد. نكته جالب توجه در فيلم، روند قهقرايي دو شخصيت اصلي است، يكي توسط دينداري به انتها ميرسد و آن يكي از راه بيديني نابود ميگردد. اين همان پارادوكسي است كه پيشتر بدان اشاره كرديم اما در اينجا كيفيت متفاوتي مييابد و در روند يكسويه داستان جانشين ميگردد.
فيلم يك مقدمه عجيب و متحيركننده و يك مؤخره تكاندهنده دارد. در بين اين دو بخش شاهد روايت داستاني در قالب فلاشبك هستيم، ماجرايي كه توسط ساليري بيان ميشود و ما را بيش از پيش بر اين امر گوشزد ميكند كه اين داستان زندگي موتزارت نيست، بلكه حكايت مردن در عين زنده بودن ساليري و ساليريهاست. ماجرايي كه نام اعتراف به خود ميگيرد و رسالت آن بايد تخليه رواني ساليري و تصاحب قطعهاي از بهشت باشد؛ كسي كه بايد كوله گناهانش را بدون طلب آمرزش از خلايق در اختيار يك كشيش قرار بدهد و آسوده به ديار باقي سفر بكند و اين طعن نهفته در نگاه حسرتآلود ساليري و نواختن موسيقي خودش در كنار موسيقي موتزارت نيز مشهود است. آهنگ موتزارت نهايت اوج آرزوست و موسيقي ساليري اميدها و خواهشهاي از دست رفته انساني. وقتي او موسيقي موتزارت را اجرا ميكند خود را در آماج تشويقها و تحسينها رويت ميكند. در انتها، ساليري در بين ديوانهها در حركت است؛ سكانسي كه ما را به ياد فلچر در پرواز بر فراز آشيانه فاخته مياندازد، فلچري كه خود را حاكم جمعي ديوانه ميداند. در اينجا ساليري خود را به جاي خدا ميگذارد و همه ديوانهها را ميآمرزد؛ به اين معني كه خداي مذهب ساختگي به دست انسان خداي جمعي ديوانه است و كسي كه كوركورانه مؤمن شده است تفاوتي با يك ديوانه ندارد.
شخصيتهاي آمادئوس به غايت قهرمان نيستند، آنها به يك اندازه از بينش، عقل، تدبير، حسادت و طمع برخوردار هستند. هيچكس عمل محيرالعقولي انجام نميدهد و درك آدمها از يكديگر قابل تامل است. بورژوازي يكي از مسائلي است كه در يكي از لايههاي اين فيلم مستور است. رعايت آداب مخصوص درباري و توجه قشر بالاي جامعه به هنر و اپرا، اهميت به اشرافزادگي كه مسائل دسته چندم ادبيات و سينما هستند در گوشه و كنار فيلم تبيين و تعريف ميگردند. شاه از طرفي، شخصيتي كلاسيك و دمده ندارد، او مشورت ميكند، تصميم ميگيرد، به موقع خشمگين و به موقع خوشحال ميشود و دهنبين نيز هست. شخصيتپردازي در كل بينقص و تاثيرگذار از كار درآمده است و بازي قدرتمند اف. موري آبراهام به نقش ساليري از نقاط قوت فيلم محسوب ميشود. آمادئوس فيلمي است تكرار نشدني درباره رشك، ايمان و اراده. فيلمي كه هنر حسادت را بيش از هنر موسيقي يا هر هنر ديگري به رخ ميكشد. آمادئوس داستان هرآن چيزي است كه به آدمي اهدا ميگردد و همه چيزي كه از او دريغ ميشود. آمادئوس همين است، هديهاي خدادادي كه تنها يك نفر لايق داشتن آن است.
این فیلم بر اساس نماشنامه ای از پیتر شافر ساخته شده و لازم به ذکر است که تمام اتفاقات درون فیلم الزاما حقیقت ندارد .
http://rapidshare.com/files/190686817/amadeus.part01.rar
http://rapidshare.com/files/190699866/amadeus.part02.rar
http://rapidshare.com/files/190712889/amadeus.part03.rar
http://rapidshare.com/files/190724982/amadeus.part04.rar
http://rapidshare.com/files/190736277/amadeus.part05.rar
http://rapidshare.com/files/190748046/amadeus.part06.rar
http://rapidshare.com/files/190759789/amadeus.part07.rar
http://rapidshare.com/files/190771531/amadeus.part08.rar
http://rapidshare.com/files/190785022/amadeus.part09.rar
http://rapidshare.com/files/190796694/amadeus.part10.rar
http://rapidshare.com/files/190808210/amadeus.part11.rar
http://rapidshare.com/files/190821242/amadeus.part12.rar
http://rapidshare.com/files/190832451/amadeus.part13.rar
http://rapidshare.com/files/190843562/amadeus.part14.rar
http://rapidshare.com/files/190854163/amadeus.part15.rar
http://rapidshare.com/files/190855216/amadeus.part16.rar
http://rapidshare.com/users/WN6BAE
Pass : TSBay.org
دانلود تورنت :
Click Here
IMDb
http://rapidshare.com/files/190699866/amadeus.part02.rar
http://rapidshare.com/files/190712889/amadeus.part03.rar
http://rapidshare.com/files/190724982/amadeus.part04.rar
http://rapidshare.com/files/190736277/amadeus.part05.rar
http://rapidshare.com/files/190748046/amadeus.part06.rar
http://rapidshare.com/files/190759789/amadeus.part07.rar
http://rapidshare.com/files/190771531/amadeus.part08.rar
http://rapidshare.com/files/190785022/amadeus.part09.rar
http://rapidshare.com/files/190796694/amadeus.part10.rar
http://rapidshare.com/files/190808210/amadeus.part11.rar
http://rapidshare.com/files/190821242/amadeus.part12.rar
http://rapidshare.com/files/190832451/amadeus.part13.rar
http://rapidshare.com/files/190843562/amadeus.part14.rar
http://rapidshare.com/files/190854163/amadeus.part15.rar
http://rapidshare.com/files/190855216/amadeus.part16.rar
http://rapidshare.com/users/WN6BAE
Pass : TSBay.org
دانلود تورنت :
Click Here
IMDb
0 نظر:
ارسال یک نظر