معتقدم قسمت " دربارهیِ من " وبلاگ، از سختترین ملزومات وبلاگنویسی است، شاید چون نمیتوانم خودم را معرفی کنم؛ البته تقصیری هم ندارم. دربارهی هیچ کس نمیتوان به شیوهای سخن گفت که بعدا بگویی: " عجب ... خیلی خوب ، او را شناختم ". اما باز هم معتقدم برای اینکه بخواهی متنی را بخوانی، حتما باید دورنمایی از نویسندهاش را داشته باشی. این متن را هم باید در حد همین دورنما در نظر گرفت.
علیرضا رفیعی هستم، ساکنِ اهواز. در این دنیای مجازی بیشتر وبلاگنویسام، وبلاگنویسی را از سه سالِ پیش شروع کردم، اما هیچجا ماندگار نشدم؛ فعلا در اینجا مینویسم که امیدوارم دیگر "اسباب کشی" نکنم.
سعی میکنم از وقتم استفادهی لازم را ببرم. اگر از پیکارِ خونینِ اعتیادِ اینترنتی سالم بیرون بیایم، وقتِ خود را با مطالعهی کتابهای هایِ مختلف - از تاریخ و فلسفه گرفته تا فیزیکِ نوین -، گوش دادن به موسیقیِ کلایسکِ غربی و سنتیِ ایرانی و تماشایِ فیلم و سریال میگذرانم.
از نژاد پرستی، دگماتیسم*و مخصوصا نوعِ مذهبیِ آن و خودبزرگ بینی بهشدّت متنفرم و از شیفتگانِ مواردِ مذکور تقاضایِ ترکِ اینجا را دارم، ترک هم نکردید چندان مهم نیست، فقط رویِ اعصاب نروید!
از نژاد پرستی، دگماتیسم*و مخصوصا نوعِ مذهبیِ آن و خودبزرگ بینی بهشدّت متنفرم و از شیفتگانِ مواردِ مذکور تقاضایِ ترکِ اینجا را دارم، ترک هم نکردید چندان مهم نیست، فقط رویِ اعصاب نروید!
بازی با لغات را دوست دارم، گاهی دیگران "سفسطه" میخوانندش، گاهی هم "صادراتِ روغن" و " چربزبانی "، گاهی هم "عتیقه نویسی"؛ اما من اسامیِ آبرومندانهتری را ترجیح میدهم!
پینوشت: اصلا مایل نیستم افرادی که مرا در دنیای واقعی میشناسند، اینجا " اغتشاش " کنند و " افشاگری " و از اینجور حرفها!
-----
* دگماتيسم = به معنيِ شکناپذير شمردنِ ارزشیِ عقایدِ معينيِ است كه منطقی و قابلِ اثبات نبوده و معتقدانش نپذيرفتن آنها و یا انتقاد از این عقاید را از سویِ ديگران، به خطا رفتن، گمراه بودن و حتي كفر و خيانت ميشمارند.