');

۴/۰۴/۱۳۸۸

در آمدی بر موسیقی

دیگر روزگار مونته وردی تجدید نخواهد شد . هرگز استعداد موزارت و نبوغ ویرانگر و غول آسای بتهوون و لطف و ظرافت شوپن مکرر نخواهد گردید ، و هرگز لایت موتیف میتولوژیک واگنر، ناسیونالیسم بالاکیرف و موسورگسکی، شور و ولوله و عشق و سرمستی اشتراوس دوم ، عاشقی های روسینی و مردم دوستی آیوز و گرشوین تکرار نمیشود . مردانی از این دست رفتند و آثار نفیس خویش نهادند که بگویند اگر انسان اراده کند میتواند تا این درجه خالص و پاک باشد . به سروده آسمانی شللر در کورال بتهوون بنگرید ! به نغمه دل انگیز و رهزن دل که بتهوون بر این غزل نهاده توجه کنید ، اگر تسلیم نشدید و سپر نینداختید در ادراک موسیقی وامانده اید . اگر از عروسی فیگارو نشاط و سرور به دست نیاوردید ، اگر از اورتور 1812 عشق به وطن تا زمینه های عظمت در سینه ننشاندید، بدانید که در ادراک موسیقی وا مانده اید . وقتی در موزه دل پرادو گردش می کنید و باسمه های عظیم روبنس رو مینگرید بی اختیار خود را حقیر میبینید ، آنوقت که در نمازخانه سیستین می ایستید و پیکره مرمرین موسی قانونگذار بزرگ را میبینید به احترام سازنده اش کلاه از سر برمیدارید ، آن وقت می فهمید این سنگتراش ایرانی و آن میکلانژ ایتالیایی همعصر بوده اند ، هم میخ و هم چکش بوده لند ، هم نان ، هم نفس ، با آن که قرن ها میانشان فاصله بوده است .
در سنگ هم موسیقی جاری است ، گوته میگفت معماری موسیقی یخ بسته است و چه درست می گفت . در سخن موسیقی جاری است ، در شعر ، در زبان ، در خاطره ، در دشت ، در باد ، در آهو ، در بره ، در علف و در انسان ، در کیهان نیز موسیقی جاریست .
چون نیک بنگرید اینان همه از یک چشمه اند . از چشمه سکوت ، بنگرید سکوت را که اندازه های متغیر دارد و موسیقی از همین سکوت ها و از همین درنگ هاست که معنی پیدا میکند اگر سکوت نباشد ، موسیقی هم نیست .



__________________________________________

عروسی فیگارو : نام یک اپرای کمدی کلاسیک است که در سال ۱۷۸۶ میلادی، توسط ولفگانگ آمادئوس موتزارت ساخته و تدوین شد. نمایش‌نامه ازدواج فیگارو را پیر بومارشه فرانسوی نوشته است.

0 نظر:

ارسال یک نظر

 

شیطانِ ویلون‌نواز طراحی شده توسط Insight . ترجمه و بهینه شده برای زبان فارسی توسط مجتبی ستوده